اوست آموزگار
 

با تشکر مدیر وبلاگ

گزینه صحیح را انتخاب کنید : زندگی بدون اینترنت 1) بسیار سخت . 2) دشوار . 3) غیر قابل تحمل ؟

در این قسمت تصویر یا عکسی از موضوعات متفاوت که ارزش تامل و تفکر را داشته باشند به شما مخاطبین محترم ارائه می دهیم . شما می توانید احساس یا نظرات خود را در آن مورد ، در قسمت نظرات این پست ارائه دهید .

خدا مادران همه را سالم و شاد ، حفظ نموده و آنانی از این نعمت محروم شده اند نیز  از ذیگر نعمات خود برخوردار نموده و مادرانشان را غریق در رحمت بنماید . در ادامه با بخش اندکی از قابلیت های مادر آشنا می شوید .

چقدر از اعمال ما تکرار شده کارهای دیگران است ؟ در زندگی چقدر به تقلید از دیگران می پردازیم ؟ آیا اصولا فردی نوآوری هستیم ؟ آیا در صورت عدم اطلاع از امری یا آشنایی به موضوعی صریحا این موضوع را بیان می نماییم یا سعی می کنیم به نوعی خود را آگاه به آن مسئله نشان بدهیم ؟ نوشته زیر داستان کوتاهی از "عزیز نسین" است که شاید گویای وصف برخی کارهای ما در زندگی جاریمان داشته باشد. با تشکر از ارسال کننده گرامی .

با توجه به آمار ارائه شده از جانب کمیسیون پناهندگان سازمان ملل متحد ، اخیرا بحث مهاجرت و پناهندگی از کشورمان به سایر کشورها رشد چشمگیری یافته است . در این راستا از جانب شیخ الکبرا  ، واعظ غیر متعظ ، استفتائاتی را در باب مهاجرت و پناهندگی داشته که ایشان با ارائه توصیفاتی به بررسی این امر پرداختند .

  در کشاکش فعل و انفعالات اقتصادی کشور برخی افراد ، تصمیم به تغییر شغل و تجربه مشاغل جدیدی گرفتند که اساسا تنها به واسطه همان فعل و انفعالات آن مقطع رونق یافته بود . از جمله این افراد ممد آقای عزیز استاد دانشمند و فیلسوف فرزانه و اسوه پایمردی و ایثار در محل ! ما نیز، بود که شاید دنبال کنندگان قدیمی مطالب این وبلاگ تا حدود زیادی با افکار ، عقاید و منش این نور چشم محل آشنا بوده اند . در هر صورت از آنجا که اصولا مهتمرین خاصیت موج سواری در روزگار ، حرکتی افتان و خیزان است و با توجه به بازگشت مجدد جناب ممد آقا به شغل سابق خود یعنی میوه فروشی در محل ، تصمیم گرفتیم ضمن تهیه مایحتاج خانه ، به رسم جوانمردی و ادب ، بازگشت افتخار آفرین ایشان را به شخصه حضورا تبریک گفته و حاصل معاملات و دلال بازی های ایشان را در این مدت غیبت از شخص ایشان ، جویا بشویم.

About:Sunlight

Can you imagintion , life without sunlight. Would you live in darkness Of course not,Because the sun is a lot of effect , For example, the sunlight cause to making vitamin D in the human body or growthing plantes or warming gobal , even the seems sunlight to be effective in human emotion or feeling , because on cloudy days some people are upset or sad.

So,live without the sunlight imposebile and As a result, The sun shall be turned on again. I hope, We will like sun useful

Best wishes

چندی است که در عرصه اجتماعی کشور ، نوع خاصی از رفتار مجرمانه بروز بیشتری یافته است . زورگیری یا سرقت به عنف جرمی بر علیه امنیت و آسایش عمومی است که مهمترین عنصر مجرمانه آن دریافت مال از طرف به صورت اجباری یا با تهدیداتی تلقی می شود که موضوعی شناخته شده برای بشر از بدو پیدایش بوده زیرا غالبا توانمندان ، ضعیفان را مجبور به اعمالی می نمایند ! اما آنچه باعث شده به این پدیده نسبتا عادی به گونه ای ویژه توجه بنماییم ، نحوه و رفتار خاصی وقوع یافته توسط مجرمین جرایم فوق است بطوریکه نه تنها قصد اخذ مال از مالباخته را به صورت اجباری دارند بلکه گاها قصد قتل وی ویا ایجاد جراحت بیادماندنی برای مالباخته را نیز دارا می باشند که بنظر می رسد پدیده نادر و قابل توجهی است . در ادامه سعی می شود به برخی از ابعاد موضوع فوق توجه شود اما ، پیشاپیش لازم به بیان است که هر رفتار مجرمانه نیاز به تحلیل و آنالیز در محورهای مختلفی است که نیازمند وقت کافی و همکاری و مشارکت دانش آموختگان از رشته های مختلفی است .

خدا رفتگان شما را بیامرزد ، خدابیامرز مرد خوبی بود ، پشت سر مرده حرف نزید دستش از دنیا خالی است . اینها برخی از عبارتی است که هنوز هم در میان عبارات و جملات ایرانیان شنیده می شود ، که به نوبه خود حداقل نشانگر احترام لفظی به گذشتگان و از یاد رفتگان است ، هر چند که گاهی این احترام به رفتگان در میان ما ، از جانب برخی به مرده پرستی تعبیر می شود که خود جای بحث است اما آنچه می توان گفت بحث احترام به گذشتگان نه فقط در میان مردمان ایرانی ، بلکه در میان سایر اقوام نیز مساله قابل توجه است که عمدترین دلیل  آن عدم قابلیت تجزیه و تحلیل دقیق اعمال و کردارهای درگذشته بنظر می رسد . با این وجود چندی است که یکی از نشریات اینترنتی ، طی مصاحبه هایی اقدام به بررسی و کنکاش در زندگی پروفسور دکتر  محمود حسابی نموده که در ادامه با توجه به مقدمه بالا به آن می پردازیم .

در واقع عنوان اصلی مطلب "هفت چیزی است که در دبیرستان ها به شما یاد نمی دهند " اما با کمی دقت و مقایسه وضعیت نظام آموزشی کشورمان به این نتیجه رسیدم که این هفت چیز را حتی در مقطع دانشگاهی  نیز به شما یاد نمی دهند . در واقع این هفت چیز و بسیاری از نکات کاربردی پیرامون روش نگرش به زندگی ، مواردی هستند که حاصل تجربه فرد یا افرادی است که پس از طی سالها تجربه و چشیدن مزه سرد و گرم زندگی به این مطالب دست یافته اند . شایان ذکر است که مطلب اصلی توسط آقایی بنام حسین رضایی به اینجانب رسیده است ضمنا از ارسال کننده آن نیز تقدیر و تشکر داریم .

چه تصوری از زندگی یک فرد میلیاردر دارید ؟ ویلاهای بزرگ، همیشه شادی و تفریح ، بدون دغدغه و غم و اندوه ، و هر آنچه منجر به لذت انسان می شود ! میلیاردر ها چگونه به ثروت فعلی خود دست یافته اند ؟ ارث پدری ، مافیا و رانت بازی ، دروغ و کلک یا کار و زحمت حساب شده ؟

در ذیل داستان یک میلیاردی را می خوانید که شاید از روند میلیادر شدن دیگر میلیاردهای جهان خیلی متفاوت نباشد . باتشکر از (asal.kashfi@yahoo.com) .

ایمیل جالبی دریافت نمودم که حیف بود آنرا در وبلاگ قرار ندهم . با تشکر از ارسال کننده نا شناس گرامی ، امیدوارم که با ذکر تعلق این ایمیل ارسال آن به عنوان یک پست حلال باشد ! .

شاید جملات زیرا خنده دار به نظر برسند اما خیلی پرت و پلا نیستند ؟

 از جمله شخصیت هایی که در اجلاس غیر متعهد ها در  کشورمان شرکت نموده بودند دبیر کل فعلی سازمان ملل متحد آقای بان کی مون بودند که با حضور خود به تقویت سطح سیاسی اجلاس کمک داشتند . البته  با توجه به برخی لابی های صورت گرفته برای اقناع ایشان به عدم شرکت در این اجلاس در هر صورت با حضور خود نوعا استقلال دبیر کل را که  توسط برخی افراد مورد تشکیک قرار می گیرد اعمال داشتند . اما ایشان صرف نظر از بیانات جالب خود که در خود اجلاس و دیدار با مقامات ایرانی مطرح ساختند در دیدار با جمعی از اساتید در دانشگاه وزارت امورخارجه نیز سخرانی ای ارائه دادند که به دلایل مختلف مجموعه فعالیت های و سخرانی ایشان در عرصه مطبوعات و رسانه های داخلی کمتر مورد توجه قرار گرفت . بر این اساس با توجه به ایمیلی که از متن سخرانی ایشان اخیرا دریافت گشته تصمیم گرفیم که پستی را با محتوای سخرانی ایشان در دانشکده وازرت امور خارجه ارسال داریم . ضمنا از ارسال کننده این ایمیل که با نام مستعار امید حشمتی اقدام به ارسال آن داشته اند  نیز کمال تشکر را دارا هستیم .

حدود یک هفته ای بود که برای نگارش این وبلاگ اقدامی ننموده بودیم البته برای استراحت و تفریح خود را مرخص ننموده بودیم بلکه فوریت در تکمیل نگارش ای بود که می بایستی تا زمان خاصی بپایان می رسد و به لطف خدا و اراده بنده اش به پایان رسید . اما در این مدت از فضای اینترنت و تحولات جاری دور نبودیم و به ایمیل ها و پیام ها دریافت شده توجه می داشتیم که در این اثنا پیامی جالب با محوریت شرح خاطره ای از دکتر صادق زیبا کلام که یقینا معرف علاقه مندان به مباحث اجتماعی و سیاسی ایران هستند احتمالا آشنا هستند طرح می داریم . شایان ذکر است که می بایستی مراتب سپاس خود را فردی که که با نام مستعار شفق آنرا ارسال داشته بیان داریم .

خوب پس از وقفه ای چند روزه که اولی به خاطر تصادف یک خودرو با سیستم مخابراتی مجاور منزل و دومی بخاطر اشکال به وجود آمده در سایت رخ داد بود ، نوبت به طرح مطلب جدید رسید و قاعدتا بایستی به سراغ ممد آقا برویم .

اصولا اگر کسی سر به موزه های داخلی بزند و یا اینکه از طریق رسانه ها و کتاب های تاریخی مدل های پوشاک ایرانیان را در اعصار نه چندان گذشته مثلا حدود 60 سال پیش دنبال کنید ، درخواهید یافت که نوع آن به تغییرات عمده ای داشته است که صرف نظر از مباحث ایدئولوژیک یا اخلاقی صرفا این موضوع قابل بررسی است .

پس از وقوع زمین لرزه حوادث متفاوتی در جامعه ایرانی وقوع یافت که برخی از این وقایع بسیار عجیب و ابهام آمیز بوده اند . از جمله این مسائل کشف فردی بود که قادر است نیت های اطرفایان را بسنجد ، از آن مهتر اینکه ایشان نه تنها قادر به اکتشاف نیات اطرافیان هستند بلکه قادرند نیات حاکمیت ها و دولت ها که در عالم  بین الملل و مفاهیم حقوق به عنوان موجودات انتزاعی یا غیر مادی مشهورند نیز مورد شناسایی قرار بدهند . از انجا که حضور اینگونه افراد برای جامعه کلیت ضروری است پیشنهاد می گردد با تغییر سمت  این حضرات از آنان در زمینه های پلیسی و کاراگاهی استفاده گردد .

احتمالا کم بیش خبر وقوع زمین لرزه ای بزرگ  در استان آذربایجان شرقی که پس لرزه های آن در استانهای همجوار نیز احساس گردید را از طریق رسانه به اصطلاح ملی  و یا توسط سایر رسانه ها یا وسایل ارتباطی دریافت داشته اید ، این نوع حوادث که در کشورمان به دلیل وضعیت خاص زمین نگاری فراوان رخ داده است ، دارای ابعادی است که سعی می گردد با تمرکز بر این محورها به بررسی این رخداد  بپردازیم .

اصولا موضوعی یافت نمی شود که ممد آقا در رابطه با آن نظری نداشته باشد ؛ و به صورت کلی می توان ایشان را صاحب نظر در تمامی مباحث روز توصیف نمود ، که جدیترین آنها مساله بازیهای المپیک لندن است .

پایگاه اطلاع رسانی قانون در  گزارشی بایکی از مقامات مسئول در کشور به بررسی آمار میزان کاهش جمعیت در کشور پرداخت است ." مدیر کل دفتر اطلاعات آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال با اعلام اینکه ایران در میان 26 کشور منطقه از لحاظ نرخ باروری رتبه 25 را دارد گفت: افزایش هزینه‌های مالی، سیاست تک فرزندی و به تاخیر انداختن فرزند اول، افزایش سن ازدواج و ... باعث شد جمعیت ما رو به کاهش برود." مساله کاهش جمعیت آینده کشور که چندی است به نظر می رسد به یکی از موضوعات مورد توجه مقامات کشوری قرار گرفته است ، موضوعی که نیازمند به بررسی در ابعاد گسترده می باشد که در ادامه پس از طرح مطلب ، این موضوع را از زاویه دیگر نیز پی می گیریم .

به لحاظ تفاوت دیدگاه ها در میان افراد اصولا هر پدر و مادری برای آینده اشتغال فرزند خود مشاغل خاصی را در نظر می گیرد ، هر چند که هنوز تعدادی زیادی از والدین با توجه به تاثیر تلقید ذهنی برجای مانده از سالهای گذشته ، مشاغل دارای پرستیژ خاص  اجتماعی را بیشتر برای فرزندان خود پسندیده و آنرا تنها به موارادی چون  دکتر ، مهندس ، تاجر و غیره محدود می کنند ؛ اما برخی از والدین هم وجود دارند که با توجه به تغییرات بوجود آمده در جامعه و پیدایش معیارهای جدید ،  آینده شغلی متفاوتی را برای فرزند خود در نظر گرفته اند .

در زبان و ادب فارسی ضرب المثل های متعددی وجود دارد که شایسته در بیشتر از این در جامعه فعلی مورد توجه قرار گیرد ، البته هدف اصلی ما از نگارش مطلبی با تیتر " از حول حلیم " تنها طرح معیار محتوایی این ضرب المثل بوده و با توسل به آن قصد اشاره به رویه ای را داریم که چندی است در عرصه سیاسی کشور مان در قالب معرفی نامزدهای احتمای ریاست جمهوری آینده استمرار یافته است .

نمی دانم چقدر به این جمله اعتقاد دارید ولی واقعا "برخی های برای تجارت متولد شده اند " از نمونه های این گونه اشخاص در سطح کشورها کم نیستند اما در این پست نمونه ای از یک تاجری که بلقوه با شرایط فعلی جامعه توانسته است در تجارت عملکردی موفقیت آمیزی را داشته باشد را مورد توجه قرار می دهیم .

امروزه در عرصه اینترنت داخلی با پدیده های متعددی روبرو هستیم که به نوعی جدال میان حریم شخصی و حریم عمومی قابل تعبیر است . منظور از حریم شخصی مجموعه مسائلی هستند که اصولا در میان افراد قرار داشته و نبایست بدون شرایطی ( خاص ، که مهترین آن رضایت فرد می باشد ) وارد آن گردید . ومنظور از حریم عمومی مسائل کلی و نظامات یک جامعه است ، که غالبا بیشتر مورد توجه حاکمیت بوده و ابزارهای متعددی برای آن اندیشیده است ( از نیروهای انتظامی و نظامی تا مقامات قضایی )  . با این توصیف می توان نوعا دو گونه سایت یا وبلاگ را به لحاظ ارتباطات یافتن به این موضوع در اینترنت تقسیم نمود ، مواردی که زمینه کاری آنها در رابطه با مسائل عمومی کشور رقم می خورد مانند سایت های خبری ، یا عمومی و مواردی که با توجه به نوع هدف خود ضرورتا وارد حریم شخصی افراد می گردند ، از جمله این نمونه ها سایت های وبلاگ های شخصی سایت های دوست یابی و روابط اجتماعی ، سایت های همسر یابی و دیگر مواردی از این قبیل می باشد . در این راستا نوع خاصی  از این سایت های اخیر که امروزه فعالیت های بیشتری و توجهات بیشتری را در مجموع می طلبد سایت های موسوم به همسر یابی است ، که ضرورتا سعی می گردد دیدی جامع از این مراکز را توصیف نمود .

یکی از موضوعات بسیار مهم و ضروری در روابط اجتماعی ما مساله کنترل درونی است که نیازمند توجهی مضاعف از سوی افراد از یک سو و از سوی دیگر مدیریت عمومی جامعه است تا با طرح زمینه های افزایش کنترل درونی ، وجود این معیار را در سطح اجتماع افزایش دهند .

حتما برای شما هم این سئوال گاهی پیش میاد که بعضی ها دارن به چه آهنگی گوش می دهن! هر چند فضولی هم همیشه بد نیست ! اما خوب شاید شما هم دوست داشته باشید به اون آهنگ گوش بدید. خوب اگر اینطوره می تونید از زیر اون آهنگی که اونها ! گوش می دن رو دانلود کنید . هر چند که موسیقی های اینجا تغییر می کنه اما نگران نباشید چون در ادامه مطلب می تونید همونو پیدا کنید. البته فقط اعضای وبلاگ!

در داخل کشور وبلاگ ها و وب سایت های متعددی در رابطه با حقوق ، وکالت ، و مشاوره حقوقی تاسیس و راه اندازی گردیده اند اما یکی از محل های که از تاسیس آن زمان زیادی نمی گذرد سایت مشاور حقوقی آنلاین است که در این پست به توصیفی اجمالی از آن می پردازیم .

همیشه بایستی دقت داشت که از افرادی نظریات تخصصی خواست که از حیث ضوابط مجاز برای ارائه همچون نظراتی باشند ، این موضوع که به نحوه وسیعی در جامعه فعلی مورد غفلت واقع گردیده است ، باعث حدوث اختلال در اعمال و رفتارها و گاها شکست در کسب نتایج لازم می گردد ، و بی ارزش شدن رجوع به متخصصین و اهل فن و بی رغبتی متخصصین در ارائه نظرات دقیق و مناسب می گردد .   این موضوع را با بازگویی جریانی از ممد آقا مورد توجه قرار می دهیم .

با توجه به مواجه شدن با سالروز ولادت آخرین امام شیعیان ملقب به قائم آل محمد ( علیه اسلام ) و شادمان  شدن فضای عمومی کشور که جای خرسندی بسیار را دارد بر آن شدیم با درنظر گرفتن مفاهیمی که در این سالروز غالبا   به صورت مکرر توسط صاحبان رسانه و افراد دارای تریبون در رابطه با انتظار بیان داشته می شود مصاحبه ای را با     جناب پهلوان با تاکید بر موضوع انتظار داشته باشیم . ایشان در این پست نگرشی جدید را به مفهوم انتظار بیان      می دارند که بدون توجه به زمینه مورد انتظار دارای تحلیلی جامع از ابعاد مفهوم انتظار است . مطالعه این پست را به کلیه علاقه مندان به مباحث روش شناسی کارکردگرایانه از مسائل توصیه می نمایم .

تا کنون مطالبی که در این وبلاگ نگاشته شده است با توجه به عقاید و نظرات شخصی نویسنده محترم هدایت و جهت دهی گشته است ، اما پس از اصرار های فروان جناب پهلوان به عنوان مرشد و اقدامات علمی ایشان که منجر به ترس و اضطرار در نویسنده محترم گشت ، نویسنده محترم مجبور شدند تا پستهای با محوریت ایشان را مورد نگارش قرار دهد . در این راستا با توجه به اصرار جناب پهلوان در سرآغاز همین بحث ، مطلب امروز را با مجادلات جناب پهلوان با ممد آقا مورد نگارش قرار می دهیم .

در خبرها رئیس سازمان سنجش آموزش کشور از برنامه های جدید آن نهاد برای کنکور دکتری سال آینده خبر داد . وی بیان نمود که قصد جدا سازی موضوع زبان از آزمون را داشته و بنا دارند که آزمون جامعی  که چند بار در طول سال برگزار می گردد را با موضوعیت زبان برگزار نمایند .

مشاهده شی نورانی در آسمان ایران در شب پنج شنبه به نوعی دارای آثار متعدی روانی و اجتماعی قابل لمس برای جامعه بود . آن افرادی که از موضوع آگاه شدند به نوعی با استنباط های غیر علمی و مبتنی بر خیال به مقوله آسمان ریسمان پرداختند و آن دسته که نیز توسط شایعات از موضوع با خبر شدند که نیز به دنبال همان راه طی شده بالا را گرفتند .

براستی در پیدایش حوادث این چنینی آیا بحث علمی توسط فعالان و آگاهان در این عرصه امری مورد نیاز نیست ؟ آیا پاسخگویی به وقایع و حوادث به نوعی وظیفه نهادهای متعدد اطلاع رسانی در کشور نیست ؟

خلا آگاهی در جامعه فعلی موضوعی است که به نوعی دامنگیر تک تک اعضای این جامعه گشته است .